از علی رضی الله عنه روایت است که فرمود: من مردی بودم که بسیار مذی از من خارج می‌شد و به دلیل جایگاه دختر پیامبر صلی الله علیه وسلم [و اینکه داماد ایشا...
علی بن ابی طالب رضی الله عنه خبر می‌دهد که از ایشان بسیار مذی خارج می‌شد - و مذی مایعی است شفاف و رقیق و لزج و هنگام شهوت یا پیش از جماع از انسان خارج...
از مادر مؤمنان عایشه رضی الله عنها روایت است که فرمود: رسول الله صلی الله علیه وسلم هرگاه غسل جنابت می‌کردند دست خود را می‌شستند و وضوی نماز را انجام...
پیامبر صلی الله علیه وسلم هرگاه قصد غسل از جنابت را داشتند با شستن دستانشان شروع می‌کردند، سپس وضویی همانند وضوی نماز می‌ساختند، سپس آب را بر بدن خود...
از عَمّار بن یاسر رضی الله عنه روایت است که گفت: رسول الله صلی الله علیه وسلم مرا برای کاری فرستاد، پس جُنُب شدم، و آب نیافتم، پس در خاک غلت زدم چنانک...
پیامبر صلی الله علیه وسلم عَمار بن یاسر رضی الله عنه را برای برخی کارهایش به سفر فرستاد، پس او به سبب جِماع یا نزول منی از روی شهوت دچار جنابت شد و بر...
از مُغیرة رضی الله عنه روایت است که گفت: در سفری همراه رسول الله صلى الله عليه وسلم بودم. (هنگام وضو) خواستم موزه های رسول الله صلى الله عليه وسلم را...
پیامبر صلی الله علیه وسلم در یکی از سفرهایشان بودند و وضو گرفتند، و چون به شستن پاها رسیدند مغیره بن شعبه دست خود را دراز کرد تا موزه‌ای را که پیامبر...
از عایشه ام المؤمنین رضی الله عنها روایت است که فاطمه بنت ابی حُبَیش از پیامبر صلی الله علیه وسلم پرسید: من دچار استحاضه هستم و پاک نمی‌شوم، آیا نماز...
فاطمه بنت حُبَیش از پیامبر صلی الله علیه وسلم پرسید که: خونریزی من قطع نمی‌شود و حتی در زمان غیر حیض ادامه دارد، بنابراین آیا این حکم حیض را دارد و با...

از علی رضی الله عنه روایت است که فرمود: من مردی بودم که بسیار مذی از من خارج می‌شد و به دلیل جایگاه دختر پیامبر صلی الله علیه وسلم [و اینکه داماد ایشان بودم] شرم می‌کردم که در این باره از ایشان بپرسم، پس مِقداد بن اَسوَد را امر کردم که از ایشان سؤال کنند، پس فرمودند: «يَغْسِلُ ذَكَرَهُ وَيَتَوَضَّأُ» یعنی: «آلت خود را می‌شوید و وضو می‌گیرد». و نزد بخاری آمده که فرمود: «تَوَضَّأْ وَاغْسِلْ ذَكَرَكَ» یعنی: «وضو بساز و آلت خود را بشوی».

از مادر مؤمنان عایشه رضی الله عنها روایت است که فرمود: رسول الله صلی الله علیه وسلم هرگاه غسل جنابت می‌کردند دست خود را می‌شستند و وضوی نماز را انجام می‌دادند سپس غسل می‌کرد [به این صورت که] با دستان خود موهای خود را خلال می‌کرد تا آنکه می‌دانست که آب به پوستش رسیده، آنگاه بر سر خود آب می‌ریخت، سپس بقیهٔ بدنش را می‌شست. ام المؤمنین می‌فرماید: من و رسول الله صلی الله علیه وسلم از یک ظرف غسل می‌کردیم و هر دو از آن آب برمی‌داشتیم.

از عَمّار بن یاسر رضی الله عنه روایت است که گفت: رسول الله صلی الله علیه وسلم مرا برای کاری فرستاد، پس جُنُب شدم، و آب نیافتم، پس در خاک غلت زدم چنانکه حیوان خودش را در خاک می‌غلتاند، سپس به نزد پیامبر صلی الله علیه وسلم آمدم و این را برایشان تعریف کردم. ایشان فرمودند: «برایت کافی بود که با دستانت چنین کنی» سپس دستانش را یک بار بر زمین زده و سپس با دست چپ، دست راست و پشت دستان و چهره‌اش را مسح کرد.

از مُغیرة رضی الله عنه روایت است که گفت: در سفری همراه رسول الله صلى الله عليه وسلم بودم. (هنگام وضو) خواستم موزه های رسول الله صلى الله عليه وسلم را بيرون بياورم که فرمود: «دَعْهُمَا فَإِنِّي أَدْخَلْتُهُمَا طَاهِرَتَيْنِ»: «آنها را بيرون نياور، چون آنها را پس از طهارت و وضو پوشيده ام». سپس رسول الله صلى الله عليه وسلم بر موزه هايش مسح نمود.

از عایشه ام المؤمنین رضی الله عنها روایت است که فاطمه بنت ابی حُبَیش از پیامبر صلی الله علیه وسلم پرسید: من دچار استحاضه هستم و پاک نمی‌شوم، آیا نماز را ترک کنم؟ ایشان فرمودند: «لَا، إِنَّ ذَلِكِ عِرْقٌ، وَلَكِنْ دَعِي الصَّلاَةَ قَدْرَ الأَيَّامِ الَّتِي كُنْتِ تَحِيضِينَ فِيهَا، ثُمَّ اغْتَسِلِي وَصَلِّي» یعنی: «خیر، این خون [ناشی از پارگی] رگ است، اما نماز را به اندازهٔ روزهایی که در آن حیض می‌شدی ترک کن، سپس غسل کن و نماز را بجا آور».

از ابوهریره رضی الله عنه روایت است که رسول الله صلی الله علیه وسلم فرمودند: «إِذَا وَجَدَ أَحَدُكُمْ فِي بَطْنِهِ شَيْئًا، فَأَشْكَلَ عَلَيْهِ أَخَرَجَ مِنْهُ شَيْءٌ أَمْ لَا، فَلَا يَخْرُجَنَّ مِنَ الْمَسْجِدِ حَتَّى يَسْمَعَ صَوْتًا، أَوْ يَجِدَ رِيحًا». «اگر کسی از شما در شکمش چیزی را احساس کرد و برایش سوال پیش آمد که آیا چیزی از او خارج شده یا نه، از مسجد بیرون نیاید تا آنکه صدایی بشنود یا بویی احساس کند».

از عمر بن الخطاب رضی الله عنه روایت است که فرمود: رسول الله صلی الله علیه وسلم فرمودند: «إِذَا قَالَ الْمُؤَذِّنُ: اللهُ أَكْبَرُ اللهُ أَكْبَرُ، فَقَالَ أَحَدُكُمُ: اللهُ أَكْبَرُ اللهُ أَكْبَرُ، ثُمَّ قَالَ: أَشْهَدُ أَنْ لَا إِلَهَ إِلَّا اللهُ، قَالَ: أَشْهَدُ أَنْ لَا إِلَهَ إِلَّا اللهُ، ثُمَّ قَالَ: أَشْهَدُ أَنَّ مُحَمَّدًا رَسُولُ اللهِ، قَالَ: أَشْهَدُ أَنَّ مُحَمَّدًا رَسُولُ اللهِ، ثُمَّ قَالَ: حَيَّ عَلَى الصَّلَاةِ، قَالَ: لَا حَوْلَ وَلَا قُوَّةَ إِلَّا بِاللهِ، ثُمَّ قَالَ: حَيَّ عَلَى الْفَلَاحِ، قَالَ: لَا حَوْلَ وَلَا قُوَّةَ إِلَّا بِاللهِ، ثُمَّ قَالَ: اللهُ أَكْبَرُ اللهُ أَكْبَرُ، قَالَ: اللهُ أَكْبَرُ اللهُ أَكْبَرُ، ثُمَّ قَالَ: لَا إِلَهَ إِلَّا اللهُ، قَالَ: لَا إِلَهَ إِلَّا اللهُ مِنْ قَلْبِهِ دَخَلَ الْجَنَّةَ». «هرگاه مؤذن گفت: الله اکبر الله اکبر، و یکی از شما [در پاسخش] گفت: الله اکبر الله اکبر، سپس گفت: اشهد ان لا اله الا الله، [او نیز] گفت: اشهد ان لا اله الا الله، سپس گفت: اشهد ان محمدا رسول الله، [سپس او نیز] گفت: اشهد ان محمدا رسول الله، سپس گفت: حی علی الصلاة، [و او] گفت: لا حول ولا قوة الا بالله، سپس گفت: حی علی الفلاح، [او نیز در پاسخش] گفت: لا حول ولا قوة الا بالله، سپس گفت: الله اکبر الله اکبر، [او هم] گفت: الله اکبر الله اکبر، سپس گفت: لا اله الا الله، [و او نیز] گفت: لا اله الا الله [و اینها را] از دل گفت، به بهشت داخل شود».

از عبدالله بن عَمرو بن العاص رضی الله عنهما روایت است که وی از پیامبر صلی الله علیه وسلم شنید که می‌فرمودند: «هرگاه صدای مؤذن را شنیدید مانند آنچه می گوید را بگویید، سپس بر من درود بفرستید، زیرا هر که بر من یک درود بفرستد الله بر او ده درود خواهد فرستاد، سپس از الله برای من «وسیله» را بخواهید؛ زیرا آن منزلتی است در بهشت که تنها شایستهٔ یکی از بندگان الله است و امیدوارم من آن باشم، پس هر که برای من وسیله بخواهد شفاعت بهرهٔ او می شود».

از سعد بن ابی وقاص رضی الله عنه از رسول الله صلی الله علیه وسلم روایت است که ایشان فرمودند: «مَنْ قَالَ حِينَ يَسْمَعُ الْمُؤَذِّنَ أَشْهَدُ أَنْ لَا إِلَهَ إِلَّا اللهُ وَحْدَهُ لَا شَرِيكَ لَهُ، وَأَنَّ مُحَمَّدًا عَبْدُهُ وَرَسُولُهُ، رَضِيتُ بِاللهِ رَبًّا وَبِمُحَمَّدٍ رَسُولًا، وَبِالْإِسْلَامِ دِينًا، غُفِرَ لَهُ ذَنْبُهُ». «هرکه هنگام شنیدن صدای مؤذن بگوید: أَشْهَدُ أَنْ لَا إِلَهَ إِلَّا اللهُ وَحْدَهُ لَا شَرِيكَ لَهُ، وَأَنَّ مُحَمَّدًا عَبْدُهُ وَرَسُولُهُ، رَضِيتُ بِاللهِ رَبًّا وَبِمُحَمَّدٍ رَسُولًا، وَبِالْإِسْلَامِ دِينًا (گواهی می‌دهم که معبودی نیست جز الله که یگانه و بی‌شریک است و به اینکه محمد بنده و فرستادهٔ اوست. به الله به عنوان پروردگار، و به محمد به عنوان پیامبر، و به اسلام به عنوان دین خشنود شدم) گناهش برای او آمرزیده می‌شود».

از ابوهریره رضی الله عنه روایت است فرمود: مردى نابينا نزد پيامبر - صلى الله عليه و سلم - آمد، و گفت: اى رسول الله، راهنمایی ندارم كه مرا به مسجد بياورد، و از رسول الله - صلى الله عليه و سلم - درخواست نمود كه به وى رخصت دهد تا در منزل خود نماز بخواند، ايشان به وى رخصت دادند، پس از آنكه خواست برگردد، وى را صدا زد و به وى فرمودند: «آيا نداى - آذان - نماز را مى شنوى؟"، گفت: بله، فرمودند: "پس اجابت کن".

از ابوهریره رضی الله عنه روایت است که گفت: شنیدم که رسول الله صلی الله علیه وسلم می‌فرمود: «أَرَأَيْتُمْ لَوْ أَنَّ نَهَرًا بِبَابِ أَحَدِكُمْ يَغْتَسِلُ فِيهِ كُلَّ يَوْمٍ خَمْسًا، مَا تَقُولُ ذَلِكَ يُبْقِي مِنْ دَرَنِهِ؟» قَالُوا: لَا يُبْقِي مِنْ دَرَنِهِ شَيْئًا، قَالَ: «فَذَلِكَ مِثْلُ الصَّلَوَاتِ الخَمْسِ، يَمْحُو اللَّهُ بِهِ الخَطَايَا». «نظرتان چیست اگر کنار دروازهٔ [خانهٔ] یکی از شما رودی باشد که هر روز پنج بار خودش را در آن بشوید، آیا از ناپاکی‌اش چیزی باقی می‌ماند؟» گفتند: از ناپاکی‌اش چیزی باقی نمی‌ماند. فرمود: «این مانند نمازهای پنج‌گانه است که الله متعال گناهان را به واسطهٔ آن محو می‌کند».

از عبدالله بن مسعود رضی الله عنه روایت است که فرمود: از پیامبر صلی الله علیه وسلم پرسیدم: کدام عمل نزد الله محبوب‌تر است؟ فرمود: «الصَّلاَةُ عَلَى وَقْتِهَا» یعنی: «نماز به وقت آن». پرسیدم: سپس چه چیزی؟ فرمود: «ثُمَّ بِرُّ الوَالِدَيْنِ» یعنی: «سپس نیکی به والدین». گفتم: سپس چه؟ فرمود: «الجِهَادُ فِي سَبِيلِ اللَّهِ» یعنی: «جهاد در راه الله». می‌گوید: اینها را به من فرمودند و اگر [بر پرسش] می‌افزودم [در پاسخ] بر من می‌افزود.